ملیکا جانملیکا جان، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره
زندگی مشترک من وبابازندگی مشترک من وبابا، تا این لحظه: 17 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

ملیکا جون ، قشنگترین هدیه ی خدا

سورپرایز در آخر پاییز

با مشورت مجید جان تصمیم گرفته بودیم تا ملیکا 4 سالش پر نشد براش تبلت نخریم ، اما این روزها که هر جا پا میذاشتیم دست همه ی بچه ها تبلت بود و بابا مجید نتونست به قولش عمل کنه و 6 ام آذر یعنی وقتی ملیکا جون تقریبا سه سال و ده ماهش بود برای ملیکا جون تبلت خرید منم به خاطر تقویت  احساس عزت نفس ملیکا جونم خوشحال شدم ...چون واقعا بعد از خرید تبلت ملیکا جون تو جمع روحیه ی بهتری داشت و خوشحالتر به نظر میرسید آخرین باری که با پندار بودیم ، تعطیلات اربعین حسینی ؛ بهترین دوران با هم بودنشون بود و اثری از شیطنتهای پندار و موکشیدن هاش نبود ....یعنی پندار دیگه بزرگ شده.. ملیکا جون که با هر بار دیدن پندار جز قربون صدقه رفتن براش کا...
25 آذر 1393

آخر هفته ای که گذشت

پنجشنبه شب هفته قبل ، آخر شب به اتفاق خونواده پدری ملیکا جون ،  به باغ رفتیم .. همه به قصد خوابیدن اومده بودند ولی ما برای اینکه ملیکا جون رو خوشحال کنیم رفته بودیم و برای خواب برگشتیم خونه فردا صبح ؛ زودتر از همیشه بیدار شدیم تا نظاره گر تیغ کشیدن آفتاب  در باغ باشیم.. طبق معمول ملیکا جونم چوبی رو در دست داره قربونت برم عزیزم با اون ژستای خوشگلت این عکسای خوشگل رو وقتی با بابایی و شما به پیاده روی  اطراف باغ رفتیم گرفتیم لطفا برای دیدن بقیه عکسها و مطالب به ادامه ی مطالب تشریف ببرید...   برگای پاییزی با رنگهای جذابشون منظره های زیبایی خلق کرده بودند ....خدایا شکرت اینهم ملیکای...
5 آذر 1393
1